من کیم یک قهرمانم من کیم یک پهلوانم
من کیم بحر خروشان من کیم شیر شیـانم
من کیم سپر درون پیش این خرج گرانم
من کیم آنکه امشب بین یـاران شاد شادم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
….
—
من کیم آنکه درون سال گرانی زن گرفتم
خرج زن داری تمام عمر بر گردن گرفتم
دامن و کیف و کلاه و شالو پیراهن گرفتم
بسکه دادم پول …. مولودی خوان برای عروسی مشهد زن گرفتن رفت یـارم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
خاطراتم گشته آغاز از شب بله برونم
لحظه لحظه قند تازه آب مـی شد درون درونم
گاه پایین، مولودی خوان برای عروسی مشهد گاه بالا رفت آن شب قند خونم
تا توافق گشت حاصل صبر و تاب از دست دادم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
من دگر بین جوانان ، سربلندو سر فرازم
زن گرفتم هست درون دل آرزو های درازم
فکر نونم و فکر گوشتم فکر برقم فکر گازم
چشم خود واکرده ام دیدم کـه در دام افتادم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
بعد از این اقبال و بخت و شادمانی باشد از من
دست داور خلعت دامادیم پوشانده بر تن
پاگشایم مـی کند از ترس مادر زن پدر زن
در کنار سفره هر شب مـی شود حاصل مرادم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
ای خوشا آن شب کـه با فامـیل رفتیم خاستگاری
سال دیگر مـی شوم بابا بـه عشق بچه داری
مـی خرم بر همسرم یک ماشین بنز سواری
گر خدا بخشد ز لطف و مرحمت پول زیـادم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
ونگ ونگ بچه بر من درون دل شب ها نـهانی
هست زیبا تر ز آ واز قشنگ اصفهانی
نق نق زن نغمـه ی دلکش بود درون نو جوانی
خنده ی زن مـی برد غم های عالم را زیـادم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
خوش بود با یـار وقت صبح دم صبحانـه خوردن
چایی قندو شکر با گوشت و نان درون خانـه بردن
لاله گفتن گل شکفتن دل ربودن دل سپردن
زن چراغ خانـه باشد زن بود عشق و مرامم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
زن بلاهست و الهی خانـه ای بی زن نباشد
زن بود پیراهن و حیف هست اگر بر تن نباشد
زن گل هست و خالی از گل دامن گلشن نباشد
من کـه بعد از ازواجم خرم و خندان و شادم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
—
در شب دامادی خود خواهم از خلاق داور
چارده زیبا پسر با سیصدو پنچاه
هر یکی از هر یکی زیبا تر و شیرین زبان تر
با نگاه کودکانم خنده خیزد از نگاهم
من دومادم من دومادم من دومادم من دومادم
«برکات»
این محفل شادی کـه سراسر برکات است
بر پایـهی پیوند گل و شاخه نبات است
در دین مسلمانی و در سنّت احمد
ذکر شب دامادی شیعه صلوات است
«بوسه»
احضار دادماد ـ پدر داماد ـ پدر عروس
آقا داماد بباید بـه ادب تن بزند
دل مستانـهی خود را بـه دو گلشن بزند
آقا داماد بـه لطف و ادب و عشق خودش
بوسهای بر گل رخسار پدر زن بزند
* * *
آقا داماد نباید کـه دگر غُر بزند
بار ماشین دو جیبش رو دگر پُر بزند
آقا داماد کنون ساده دل و بی پروا
بوسه بر دست پدر بهرِ تشکر بزند
* * *
پدران هر دو بـه مـیخانـهی دل سر بزنید
هر دو مدهوش ز جامِ مـی و ساغر بزنید
خواهشی مـیکنم از هر دو ببخشید مرا
بوسه بر صورت داماد چو گوهر بزنید
* * *
آقا داماد مرو صبر نما، دم بزنیم
خط سرخی بـه وجودِ غم و ماتم بزنیم
مگه مداح ندارد دل اگر او خواهد
بوسهای بهر محبت بـه لبِ هر بزنیم
«شاه پسران»
امشب شب دامادی شاه پسران است
داماد زبان بسته هنوز تازه جوان است
امشب شب دامادی این مردِ جوان است
گر صورت او شاد ولی دل نگران است
فردا کـه رود درون صف اجناس کوپینی
آن وقت ببین عاقبت کار عیـان است
گوید پدرش بر پسر شاخ نباتش
از قدرت زن گوید و او شیر ژیـان است
از خرج خرید و گل و آذین و طلاجات
داماد شده سرخ چه انگشت بـه دهان است
داماد کـه رفتی تو بـه بازار و به پاساژ
زود باش بگو قیمت اجناس گران است
امشب گل ما گر شده خاموش ز صحبت
حرفی نزند درون پی یک قفل زبان است
«شیر جوان»
شب دامادی یک شیر جوان مـیخواندم
نا نگه بر رخ او کردم و بر جا ماندم
دیدم آخر پسری شاد بـه تخت عشق است
همـه تبریک بـه او، این شب بختِ عشق است
بوی عطرش همـه جا را کـه معطر مـیکرد
عقل و هوش از سر هر آمدهای درون مـیکرد
آن پسر خنده بـه خنده ز لبش جاری بود
هر نگاهش ثمرِ محفل دلداری بود
گونـهاش سرخ، گل از گل بشکفته دهنش
مرغ عشقی شده بود و همـه هستی چمنش
القضا که تا که گذشت از خوشیاش یک روزی
گشت وقت چک و پاس و وصول و واریزی
دیدمش پشت درون بانک بـه خود مـیگوید
الفرارى دست طلبکار تو را مـیجوید
«شب عشق»
شب عروسی یک شبِ عشقه
کار دوماد تاب و تبِ عشقه
همره دوماد تازه عروسش
زیر پاهاشون مرکبِ عشقه
* * *
آقا داماد چشمانِ تو روشن
داری تو صد گل و گلشن
محفل ما را باغ و بهاری
رخت دامادی کردهای بر تن
* * *
آسمان امشب مستِ نگاته
مدد حق همـیشـه باهاته
کردهای احیـا رسم پیمبر
همـیشـه حیدر پشت و پناه
«خرج»
بادا مبارک جشن عروسی(۳)
درسته کـه خرج عروسی سختی داره
ولی بدان کـه آخرش خوشبختی داره
کی مـیگه کـه مجردی عالمـی داره
کار دل مجردا همـیشـه زاره
* * *
همـه جا شادی و شوره
بزم ما محفل نوره
قلب مـهمان دو فامـیل
همگی غرقِ سروره
* * *
اگر امشب آقا دوماد
مـیبینی گردیده دلشاد
برو فردا هم ببینش
از گرونی مـیزنـه داد
* * *
واسه چی طلا خریدی
مگه قیمت و ندیدی
مـیون پاساژ و بازار
بالا و پایین پریدی
«شادی»
این همـه شادی امشب مبارک باد
جشن دامادی امشب مبارک باد
* * *
مرحبا داماد از ناز شصتِ تو
آمده امشب دنیـا بـه دستِ تو
قلبِ هر عاشق ای مـهربان داماد
مـیکند ویران چشمانِ مستِ تو
* * *
گل و بلبل شده دیوانـهی تو
کوی و برزن شده گلخانـهی تو
دل تو مـیشود امشب صدف گون
همسرت مـیشود دردانـهی تو
* * *
با بزرگان بشین که تا که بدانی
به راه زندگی روزی نمانی
خرج این زندگی از بس گران است
عاقلان را بسی کرده روانی
«ساغر»
آقا داماد مبارک (۲)
داماد پر نموده امشب ساغر خود
باشد بر دل او عشق دلبر خود
داماد بهر تقدیم رفته گل خریده
از ترسِ مخارج شب از خواب پریده
* * *
داماد غرقِ نوره درون قلبش سروره
در شـهرِ تجرّد کارِ او غروره
امشب روی قلبش با مستی نوشته
دنیـایم از این بعد دنیـا نیست، بهشته
* * *
امشب بزم ما هم بزم عاشقان است
دامادِ عزیزی چشمش گلفشان است
این را خود بگویم نـه از دیگران است
مـیوه و شیرینی بخورید کـه گران است
«طرب»
بادا مبارک جشن دامادی (۲)
هر دلی مستِ طرب از گلِ رویت
عطر مستی مـیدهد سنبل مویت
مرحبا صد مرحبا ای آقا داماد
* * *
وا نما امشب گره از دو ابرویت
هر کجا پا مـینـهی خرج تو بسیـار
مـیشوی از خرج خود عاقبت بیزار
وقتِ شادی آماده خنده کن جانا
چون کـه فردا مـیرسد مـیشوی بیمار
* * *
بخت خود وا کردهای مرحبا داماد
عشق و حاشا کردهای مرحبا داماد
در دیـار زندگی با همـه سختی
بین چه غوغا کردهای مرحبا داماد
«شکر»
همـه شاد و خندونند از گل رویت
چشم اهل بزم ما دم بـه دم سویت
شکر حق کـه عاقبت گشتهای دلشاد
حق شده پشت و پنات، مبارکت باد
دین تو کامل شده با چنین کاری
در تمام زندگی داری دلداری
زندگی صفا داره با یـه همتایی
عمر بی لذت چیـه؟ باشی تنـهایی
«مرحبا»
مرحبا آقا داماد (۲)
نوگلی شده داماد
خنده بر لبش دلشاد
مـیدهیم ندا بهرِ خوشبختی
خانـهاش بُوَد آباد (۲)
* * *
امشب از به منظور گل
نغمـه مـیدهد بلبل
هر کـه مـیآید داخل مجلس
مـیدهد بـه داماد گل (۲)
* * *
گشتهای ز غم آزاد
کرده ز دینت یـاد
پیر و رسم حضرت رسول
وصلتت مبارک باد
«خرم»
دل ما شاد شده (۲)
گلی داماد شده (۳)
امشب این قلب ما خرم و دلشاد شده
پسری مـهربان خانـهاش آباد شده
از غم و غصهی تنـهایی آزاد شده
شمع جشن عروسی شـه داماد شده
* * *
آقا داماد عزیز همـه افراد تویی
آن کـه بر نام او قرعه بیفتاد تویی
آنکه از خرج و مخارج بزند داد تویی
دهدش پول بـه سلمانی و قناد تویی
. مولودی خوان برای عروسی مشهد : مولودی خوان برای عروسی مشهد
[شعر به منظور عروسی (برای مراسم جشن عروسی بچه مذهبی ها) | دانش ... مولودی خوان برای عروسی مشهد]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 22 Jul 2018 05:01:00 +0000